- متاسفیم، این محصول قابل خریداری نیست.
همسایه ها
تماس بگیرید
باز فریاد بلور خانم تو حیاط دنگال می پیچید. امان آقا کمربند پهن چرمی را کشیده است به جانش. هنوز آفتاب سرنزده است. با شتاب از تو رختخواب می پرم و از اتاق میزنم بیرون. مادرم تازه کتری را گذاشته است رو چراغ. تاریک روشن است. هوا سرد است….
احمد محمود متولد چهارم دی ماه سال ۱۳۱۰ در اهواز بود. در جوانی به قول خودش گرفتار امر سیاست شد و بعد زندان و تبعید، تا سال ۱۳۳۶ که دوران زندان و تبعید او تمام شد، او با همه اشتیاقی که داشت، نشد و نتوانست که به تحصیل ادامه دهد. پس به ناچار در مشاغلی مختلف به تلاش معاش پرداخت که همین، فرصتی برای آشنایی نزدیک و رو در روی او با جامعه و مردم عادی کوچه و خیابان شد….
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.