از زمان ظهور شبکههای اجتماعی تا به امروز، بازاریابان مدرن روز به روز بیشتر به بستر بازاریابی در شبکههای اجتماعی ایمان آوردند تا حدود ۱۲ ماه پیش که اتفاقات برنامه ریزی شدهای توسط شرکت فیسبوک اتفاق افتاد. زمانی که این شبکه اجتماعی پا به عرصه گذاشت، همه سوالشان این بود که این شبکه اجتماعی چگونه درآمدزایی خواهد کرد؟ همه میدانستند که تبلیغات درون فیسبوک جواب این سوال است؛ ولی اکثرا نمیدانستند که فیسبوک قصد دارد کاملا بنیادی و روی نمایش پستهای فیسبوک درآمدزایی اش را شروع کند.
ده قانون طلایی در بازاریابی شبکه های اجتماعی
فیسبوک طی ۱۲ ماه گذشته، نمایش پستهای صفحات فعال کاری که به اشخاص و برندها تعلق دارند را به زیر ۴ درصد از دنبالکننده های آن صفحات رسانده است. ابن در حالی است که یک منبع نامشخص عنوان کرده که فیسبوک قصد دارد این عدد را به صفر برساند تا همه مجبور شوند از گزینه های تبلیغاتی Boost و Promote استفاده کنند تا صفحه کاریشان همچنان پربیننده باقی بماند.
اما فاکتور مثبت دیگری هم وجود دارد که محتواگرایی فیسبوک به حساب میآید و اگر محتوایی خوب بوجود آورید، به طور حتم پستهای شما از آن چیزی که انتظار دارید بیشتر مورد توجه قرار خواهد گرفت و حدود ۲ درصد مخاطبان شما درگیر خواهند شد. البته این محتوا گرایی هم دارای الگوریتمی است که تمام حساب و کتاب ها توسط آن صورت میگیرد. برای مثال ممکن است نوع جنسیت و یا سن کاربران که با پست تعامل داشتهاند ملاک قرار بگیرد.
قدرت اعتبار در بازاریابی شبکههای اجتماعی
یک روش کارآمد برای اینکه یک برند در محیط شبکههای اجتماعی مفید واقع شود این است که به گونه ای باعث کسب اعتبار افرادی شود که منشا مکالمات دهان به دهان در شبکههای اجتماعی میشوند. شناخته شدن توسط دوستان یک انگیزه مهم برای افراد محسوب میشود و برندهایی که به کاربرانشان اجازه میدهند که این انگیزه را به دست آورند، ارزش بزرگی را به آنها اهدا میکنند. زمانی که کاربران این شناخته شدن را عمومی میکنند، آن را به حرف دهان به دهان تبدیل میکنند. سازمانها میتوانند این نوع اعتبار را از طرق مختلفی مانند اهدای علائمی که کاربران میتوانند آنها را در روی صفحه فیسبوکشان قرار دهند یا دادن امتیازات مختلف به کاربرانشان اعطا کنند. با حرکت مداوم وبسایتها به سمت پویاتر شدن و پاسخگویی بلادرنگ تعاملات ارزش شناخته شدن و اعتبار گرفتن کاربران اصلی آنها در شبکهها نه تنها کاهش نمییابد که روز به روز هم بیشتر میشود. سازمانها همچنین یاد گرفتهاند که ارزشی را که مشتریان برای فخر فروختن راجع به موفقیتهایشان به دیگران به صورت آنلاین دارند را دست کم نگیرند که این فخر فروشی با یکپارچهسازی هوشمندانه وبسایتها با فیسبوک یا توییتر آسانتر هم شده است. این پدیده را هر روزه میتوان در فرومها و سایتهای مختلف مشاهده کرد. برای مثال در یک فروم مربوط به سایت بدنسازی زمانی که اعضا درباره لاغر شدن یا ورزشکار شدنشان به کمک این سایت صحبت میکنند، سایت تقریبا بدون هزینه، صاحب تبلیغ دهان به دهان میان مشتریان و کاربرانش میشود. در واقع اگر تحقیقات رفتاری اخیر دقیق باشد، این تجارب به دیگران هم سرایت میکند و بدین ترتیب رفتار کاربران به وسیله شبکه دوستانشان عینا تکرار میشود که این موضوع باعث گسترش نام برند و حرف دهان به دهان مثبت راجع به سازمان میشود.
در حال حاضر کاربران فیسبوک میتوانند با Get Notification کردن یک صفحه، روزانه تمام پستها آن صفحه را دریافت کنند و این تنها روشی است که هر کاربر به واسطه آن میتواند از تمام محتوا های یک صفحه فیسبوک مطلع گردد.
البته داستان (پرداخت کن تا دیده شوی) به فیسبوک ختم نمیشود و اخیرا توئیتر هم اعلام کرده که قصد دارد چنین سیستم راه اندازی کند و نمایش توئیتها هم محدود خواهد شد و البته هنوز هم مشخص نیست که این محدودیت در نمایش تویئت ها به شدت پستهای فیسبوک خواهد بود یا خیر.بنابراین با این تغییرات نیاز هست که با برنامه ریزی دقیق و تولید محتوای مفید کاربران را جذب کرد. اگر در مورد بازاریابی و شبکههای اجتماعی بیشتر میخواهید بدانید میتوانید این مقاله را بخوانید.
پنج مسیر اشتباه در بازاریابی شبکههای اجتماعی
با تمام این اوضاع همچنان میتوان با محتوایی سودمند، مخاطب خود را حفظ کرده و به بازاریابی شبکههای اجتماعی ادامه داد.
کلمات کلیدی : تتبلیغات در شبکه های اجتماعی , تبلیغات شبکه های اجتماعی , مدیریت شبکه های اجتماعی , بازاریابی , مارکتینگ , تبلیغات , کالا,مشتری, سئو , بازاریابی از طریق شبکه های اجتماعی , آموزش بازاریابی اینترنتی , ابعاد گوناگون بازاریابی , ابزار بازاریابی , شروط بازاریابی , بازاریابی محتوای , اهمیت سئو
منابع : بلاگ آد , طراحی وب سایت