پس از کش و قوسهای فراوان و اندکی پس از اینستاگرام، ابر رسانهی این روزهای دنیای فناوری اطلاعات، تلگرام نیز در ایران رفع فیلتر شد. شاید از اولین روزهای رشد و قدرتنمایی شبکههای اجتماعی و خصوصا تلگرام در ایران، توانمندی این شبکه در هیجانسازی، انتشار اطلاعات و گاها جریانسازی، این گونه واضح و موثر نمایان نشده بود. بی شک وجود فضای گردش آزاد اطلاعات همانند مجرای تنفسی یک جامعه برای پویایی و زیست سالم و متقابل شهروندان جامعه و حاکمیت، ضروری است. جامعهای که در آن اطلاعات با محدودیت، تحت نظارت و اعمال سلایق شخصی جابجا شوند، گویی بنیانهای تعامل اجتماعی را نابود میکند. گردش آزاد اطلاعات بدون سوگیری و به شکلی کاملا بیطرفانه، حق تک تک شهروندان جامعه امروزی است.
امروزه شبکههای اجتماعی نه تنها مجاری انتقال اطلاعات، که بسترهای خرده اقتصادهای گاها مولد نیز هستند. کسب و کارهایی که در چارچوبی جدید شکل میگیرند و با توجه به اقتضای زمان استقبال عمومی را نیز در پی داشتهاند. قابل انکار نیست که فیلترینگ این شبکهی اجتماعی، چگونه بیش از ۱۵۰۰۰ شغل را که در همین بستر پا گرفته بودند، به مرز تعطیلی کشاند. در واقع صحبت ما تلاش ناکام در راستای حل بحرانی اجتماعی است، که خود بحرانی دیگر را می پروراند. فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بار دیگر ثابت کرد که با همهی شاخصهای مثبت و منفی و آمیختگی کذب و صدق و هیجان و توهم و فضاسازیهایی که در خود دارد، تاثیرگذاری انکار ناپذیری هم دارد. وابستگی جامعه به این شکل از فناوری بنا به شرایط و موقعیت کنونی، بیش از هر زمان دیگری است.
برای مثال باید به قیاس دو ماجرای دردناک پلاسکو و نفتکش سانچی اشاره کرد. زمانی که فاجعهی پلاسکو رخ داد تمام اخبار و اطلاعات مربوط به این فاجعه از عکس و فیلم گرفته تا مشاهدات عینی حضار، از طریق تلگرام به شکل مداوم به اطلاع جامعه میرسید. خروجی چنین روندی، تقویت همبستگی در سطح اجتماع و احساس همذات پنداری بیشتر شهروندان با حادثهدیدگان و خانوادههای آنان بود. چرا که مهمترین موضوع روز کشور، از طریقی کارآمد، در متن زندگی مردم حضور داشت و مدام بازتولید میشد. سوی دیگر فاجعهی تلخ نفتکش سانچی است. ماجرایی که در اثنای فیلترینگ تلگرام رخ داد. پوشش نه چندان مطلوب این فاجعه از سایر مجاری اطلاعاتی، و از طرفی در دسترس نبودن تلگرام، نه تنها بیاطلاعی بخش زیادی از جامعه را در پی داشت، از سویی دیگر دلخوری خانوادههای آسیب دیده و حس تنهایی آنان را نیز به همراه داشت. در واقع اتفاقی که میتوانست در حداقلیترین سطح، همدلی و همراهی مردم با حادثهدیدگان را به همراه داشته باشد و مایهی دلگرمی برای آنها باشد، در سکوت و عدم واکنش پررنگ عمومی پیش رفت.
اکنون تلگرام رفع فیلتر شده است. اما تضمینی برای عدم فیلترینگ مجدد آن وجود ندارد. آنچه اهمیت دارد بررسی همه جانبهی یک تصمیم پیش از گرفتن آن است. در واقع چنانچه مجددا شرایطی ایجاد شد که فیلترینگ گزینهای قابل دسترس بود، تمام ابعاد و عواقب آن نیز مورد رصد قرار گیرد. آیا در شرایط کنونی اقتصادی تعطیلی بخش انبوهی از بازارهای مولد وابسته به شبکههای اجتماعی منطقی است؟ آیا محروم شدن بخش زیادی از جامعه از گردش آزاد اطلاعات جبرانپذیر است؟ بیشک پاسخ به این قبیل سوالات منجر به تصمیمسازی بهتری خواهد شد.
امروزه شبکههای اجتماعی مجاری انتقال اطلاعات هستند. کسب و کارهایی که در چارچوبی جدید شکل میگیرند، قابل انکار نیست که فیلترینگ این شبکهی اجتماعی، چگونه بیش از ۱۵۰۰۰ شغل را که در همین بستر پا گرفته بودند، به مرز تعطیلی کشاند.
بله دوست محبوبمون همینطوره ، با ایجاد و رشد این شبکه ها کسب و کارهای نوینی نیز بر پایه ی این شبکه های اجتماعی شکل گرفته که صاحبان اون باید سنجیده عمل کنند