گوهر خیراندیش که برای تقدیر از آزادگان روی سن حضور یافته بود در سخنانی گفت: من سلام و تعظیم می کنم به این قهرمانان کشورم. استادم جناب آقای نصیریان و جناب آقای مشایخی، ببخشید که من ِکوچکترین جای شما را می گیرم. به سینما رفته بودم ولی با این پای آسیب دیده نتوانستم بیشتر فیلم ها را ببینم. داوران کارشان امسال سخت بود و من برای دیدن «مردی بدون سایه» و «قصر شیرین» به سینما آستارا رفتم. این فیلم بسیار عالی بود. وسط این دو فیلم فکر می کردم با یک فیلم جنگی که لابد حمایت های دولتی را دارد روبهرو خواهم شد و میخواستم آن را نبینم گفتم همزمان با آن چرت بزنم. آنجا فیلم شروع شد و من دیگر نتوانستم آن را رها کنم. به خودم می گفتم اگر فرزندان ما در جوانی و نوجوانی بخواهند اینقدر رشادت به خرج بدهند تا یک وجب از خاک ما به دست بیگانه نیفتد و اینجور عمر خود را در اسارت بگذرانند ما باید چه کنیم؟
من شاهد یک فیلم با استانداردهای جهانی بودم. بعد از ۱۳۰ فیلم که بازی کردم و فیلم هایی که دیدم، قاب بندی ها، فیلمبرداری و بازی گرفتن از نابازیگران آنقدر درخشان بودند که فیلمی بود که می توانست شما را درگیر کند. هیچ انسانی نمی توانید پیدا کند که دوست داشته باشد یک وجب از خاک وطنش را از دست بدهد.
من در مراسم اختتامیه جشنواره سینما حقیقت یا سینمای دینی در شهر یزد هنگام اهدای جایزه به یکی از برگزیدگان این مراسم که یک پسر جوان حدود بیست ساله بود، بوسیدم و به جریمه مالی و شلاق محکوم شدم. اما با پادرمیانی عفو گردیدم.
قاضی گفت نمیشود آدم ها همدیگر را ببوسند و بگویند پدرم بود، پسرم بود. دیگر هیچ وقت اقدام به این کار نکن از دور بگو روی ماه تان را می بوسم. من هم از دور دست شما بزرگواران را میبوسم.
علی زمانی عصمتی سازنده فیلمهای «اوریون» و «شیفتگی» که روبوسی گوهر خیراندیش با او در نوجوانیاش جنجال برانگیخت با انتشار فیلم آن اتفاق،نوشت:
در شب گذشته در اختتامیه جشنواره فیلم فجر، گوهرخیراندیش یادی از این اتفاق کرد و درباره آن توضیح داد.گوهر خیر اندیش با ذکر خاطره ای جالب از دو سال زندان تعلیقی و ۷۴ ضربه شلاق به علت بوسیدن یکی از ۲۳ پسر آزاده در یک مراسم برای او اتفاق افتاد گفت:
قاضی گفت نمی شود آدم ها همدیگر را ببوسند و بگویند پدرم بود، پسرم بود. دیگر هیچ وقت اقدام به این کار نکن از دور بگو روی ماه تان را می بوسم.
معاونت سینمایی وقت تلاش کرد که موضوع را ختم به خیر کند. آن شب من و خانم خیراندیش را شبانه فراری دادند و چند هفته بعد در یک دادگاه کوتاه از قبل تعیین شده ما را به جریمه نقدی و ٨٧ ضربه ( در این حدود) شلاق تعلیقی به مدت دو سال محکوم کردند. دو سال تعلیق شلاق به پایان رسید اما هنوز که هنوز است تعلیق فیلمسازی من در کشورم ادامه دارد و در شهرم یزد، هنوز بعد از سالها در محافل رسمی مسئولان و همکاران اگر اسمی از من ببرند مواخذه می شوند.
بسیار لاکچری
متشکرم